پیشینه و مبانی نظری جوسازمانی
جوسازمانی
ازجمله مباحثی که در ادبیات مدیریت به میزان زیادی موردبحث و جدل بوده و در حد محدودی مورد شناخت قرارگرفته جوسازمانی است . گرچه پژوهشهای مرتبط با جوسازمانی و تلاش برای تدوین و تبیین قابلقبول از حداقل 50 سال قبل آغازشده است .
ادبیات ناظر بر جوسازمانی ، به اعتقاد دنیسون ( 1996 )، ریشه در نظریه میدانی کرت لوین ( 1951 ) دارد . این نظریه به شکل تحلیلی فرد را از محیط جدا ساخته است . بعدها به افراد و زمینههای فکری آنها بیش از ساختار توجه شد ؛ و همچنان در اواسط دهه 1970 برخی اختلافات موجود پیرامون مسائل همچون تداخل میان جوسازمانی و مفاهیم نظیر رضایت و ساختار سازمانی را برطرف ساختند . این مقالات به اعتقاد دنیسون باعث بسترسازی برای رسیدن بهاتفاق نظر در مورد دو رویکرد متفاوت به جوسازمانی شدند . این رویکردها عبارت بودند از : الف ) اندازهگیری دیدگاههای فردی ؛ ب ) اندازهگیری چندگانه دیدگاهها برای تلفیق دیدگاههای ادراکی و معیارهای عینیتر که رویکرد اولی بهعنوان جو روانی و رویکرد دوم بهعنوان جوسازمانی شناخته شدند . در دهه 1980 پژوهشگران توجه بیشتری به مسائل مرتبط با جو ، ازجمله چگونگی شکلگیری جوسازمانی معطوف داشتند . فرایند « جذب ، انتخاب و ابقا » پویایی شکلگیری جو بر اساس تغیر اعضاء همراه با رویکرد اجتماعی شدن به تصویر میکشد . رویکرد ساختار اجتماعی جو را بهعنوان یکی از نتایج نظام ارزشی سازمان قلمداد میکند . مورگان و ولکوین ( 1992 ) رویکردهای ناظر بر شکلگیری جوسازمانی را تحت عناوین ساختاری ، ادراکی ، تعاملی و فرهنگی طبقهبندی کردند .
از سوی صاحبنظران ، تعاریف و دیدگاههای گوناگونی در مورد جوسازمانی ارائهشده است . ویژگیهای درونی نسبتاً پایدار و احساس و ادراک جمعی افراد از آن ویژگیها و خصوصیاتی هستند که موجب شده است که برخی از صاحبنظران ، جوسازمانی و شخصیت سازمانی را یکی تصور کنند ( هوی و میسکل ، ترجمه : عباس زاده ، 1371 ). جوسازمانی به تصورات ، احساسات و ارزشهای کارکنان در محیط کارشان اطلاق میشود . همینطور احساس تعهد نسبت به سازمان ، حس اعتماد و تعلق ، اعتمادبهنفس و وفاداری را نیز شامل میشود که تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند فضای فیزیکی ، قوانین سازمانی حاکم و ویژگیهای رفتاری افراد در محیط کار قرار میگیرد ( آلیس ، 2000 ).
2 - 1 - 2 - 1 - تعاریف جوسازمانی :
در فرهنگ آکسفورد ( 2005 ) واژهي جو از حيث لغوي به نگرش يا احساس عمومي ، وضع و حالت در يک مکان خاص اشاره دارد . ازجمله مباحثي که در ادبيات مديريت به ميزان زيادي محل بحثوجدل بوده و در حد محدودي مورد شناخت قرارگرفته جوسازمانی است . ازاینرو گرچه تحقيقات مرتبط با جوسازمانی و تلاش براي تدوين تعريفي قابلقبول از دهههای پيش آغازشده ، ولي هنوز تعريف واحدي که موردپذیرش همگان باشد ارائه نشده است بهعبارتدیگر تعاريف ارائهشده از مفهوم جوسازمانی باهم سازگاري ندارند ( گليک ، 1985 ، منوريان 1377 ).
مفهوم جو سازمان بهعنوان يك استعاره مجازي كه معرف يك